۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

فراخوان سبزهای کرج

بچه های کــــــــــــــرج همزمان با تهران سه شنبه 10 اسفند برای آزادی زندانیان سیاسی سه شنبه 17 اسفند برای آزادی زن و علیه ...حکومت آپارتاید جنسی سه شنبه 24 اسفند برای شادی و خلاصی فرهنگی ازدست جمهوری اسلامی به خیاباها میآئیم تا سرنگونی جمهوری اسلامی ما همه با هم هستیم،ما بیشماریم،پیروزی از آن ماست. از ساعت پنج بعد از ظهر خیابان اصلی گوهر دشت .

۱۳۸۹ بهمن ۱۹, سه‌شنبه

بابا آب داد

خیلی چیزا می خواستم بنویسم صبح که می اومدم سرم پر بود از چیزای جوراجور که اگه از نگاه چپ چپ و کنجکاو مردم نمی ترسیدم حتما تو همون اتوبوس می نوشتمشون تا یادم نرفته . الانم یادم نرفته اما چون سرکارم و زیر نظر نمی تونم زیاد زیرآبی برم  . فعلا همین رو داشته باشین . با ایمیل اومده بود این متن و منبع نداشت متاسفانه . من حروم خور نیستم و کپی رایت رو رعایت میکنم ولی به خدا این خودش منبع نداشت حتما بیچاره ترسیده اگه منبع بذاره چوب تو آستین نویسنده کنن البته اگه پیداش کنن که البته کاری نداره پیدا کردن نویسنده هااااااااااااااااااااا.
راستی من فهمیدم چرا هی بلاگ میسازم هی پاک می کنم باور کنین امروز فهمیدم بابا از ترس همون قضیه چوب و استین و ایناس دیگه .
---------------------
بابا آب داد
بابا نان داد
بابا فقط آب داد و نان داد، مامان عشق داد
بابا گول شيطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد. پر شد، خالی شد
خالی نشد.خط خورد. زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند
دخترها زن شدند، زن ها مادر شدند و خط خوردند
و بابا چون حق دارد، آب می دهد. نان می دهد.
مامان، زوجه
مامان، ضعيفه
مامان، عفيفه
مامان غذا پخت، بابا غذا خورد. مامان لباس را اتو کرد، بابا لباس را پوشيد و
رفت بيرون ...مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند.
بابا روزنامه خواند و اخبار دنيا را فهميد ولی نفهميد مامان غم دارد
بابا اخم کرد. بابا فحش داد.آخر بابا ناموس دارد .پشت سر ناموسش حرف بود.
مامان، کار
مامان، پيکار
مامان، تکرار. مامان، بيدار. مامان، دار، سنگ مامان،شهلا.مامان، دلارام.
مامان،افسانه،ليلا
بابا نان می دهد و فوتبال خيلی دوست دارد
بابا رونالدو را از مامان بيشتر دوست دارد
بابا می خوابد، مامان می خوابد. مامان می زايد. مامان با درد می زايد. مامان
شير می دهد، بزرگ می کند، حقير می شود، پير می شود
بابا زن گرفت. صيغه بابا برای مامان طلا گرفت. مامان بغض کرد
مامان رفت. صيغه يعنی رفتم، رفتی، رفت ... مامان برگشت
کسی با بابا کار ندارد. بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نيايد ولی مامان بايد
با آبرو باشد
د. من ساکت باشم. زن ساکت باشد و مرد آب بدهد، نان
بدهد
بابا "پرسپوليس" را دوست دارد
بابا "آنجلينا جولی" را دوست دارد
مامان، کار
مامان، پيکار
مامان، سرشار از پيکار
مامان، زندان، بيمار، تب دار
بابا خانه دارد، ماشين دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد
مامان روسری دارد ولی ديگر هيچ چيز ندارد. مامان فقط حق مهريه دارد، حق نفقه
دارد، حق آزادی دارد. پس بايد ساکت بماند حتی اگر مهريه ،نفقه و آزادی ندارد.
بابا کله پاچه را از زن های زير پل هم بيشتر دوست دارد
مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آيا خدا هم او را دوست دارد ؟ پس چرا
مامان تب دارد؟! بابا نمی بيند
نمی بيند که مامان غم دارد، درد دارد
باباهای اينجا هيچ وقت نمی بينند
بابا فقط آب می دهد، نان می دهد و می رود و ما هر روز،

بايدخدا را شکر کنيم...روزی هزار بار

مساله حقوق زنان فقط مربوط به زنان نيست، مربوط به تمام زندگي ماست